ریسک هایی که برند ها طی دو سال آینده باید خود را جهت مواجه با آن متحمل شوند.
گاهی ممکن است موقعیت یک برند (نام تجاری) مورد تهدید قرار بگیرد و اعتبار آن کم شود. از آنجا که برند بخش مهم یک کسب و کار یا شرکت است بنابراین شناخت عواملی که می تواند چنین تهدیدی را برای شرکت بوجود آورد از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین جهت در این قسمت به توضیح تعدادی از این عوامل می پردازیم.
۱) عدم شناسایی دقیق انتظارات خود و مشتریان
در صورتی که برندی نتواند انتظارات و اهداف خود و مشتریان و مخاطبان اصلی خود را بشناسد موقعیت خود را به خطر می اندازد. زیرا لازمه داشتن برندی پویا و کارآمد در بازار این است که بتواند خواسته های مشتریان را برآورده کرده و همچنین اهدافی که قصد رسیدن به آنها را دارد بشناسد. صاحبان برندها باید به دنبال شناسایی کردن نیازهای مشتریان خود در نقاط مختلف جهان باشند. بدانند که مشتریان آنها در اولویت اول از آنها چه انتظاری دارند. همچنین انتظار خود از گروه مخاطبان و مشتریان خود را تعیین کرده و مهمترین خواسته های خود را مشخص کنند. در صورت شناسایی زمینه های مهم مذکور است که یک برند می تواند موفق شود و جلوی تنزل موقعیت خود را بگیرد.
۲) عدم وجود هدف و مسیر مشخص
با اینکه امروزه با گسترش تکنیکها و نوآوریهای ارتباطی و سایر فنون مواجه هستیم و صاحبان برندها باید این امکانات را به درستی بشناسند و از آنها استفاده نمایند تا بتوانند در بازارهای رقابتی بهتر عمل کنند ولی با این وجود لازم است هر برندی در جهت اهداف نهایی و مسیرهای مشخصی که برای رسیدن به این اهداف تدوین کرده است گام بردارد. بدین معنی که استفاده از پیشرفتها و فناوریهای جدید باید در راستای اهداف اصلی و اصول پایه ای برند باشد نه اینکه با تغییر و پیشرفتهای فناوری آنها نیز به دست فراموشی سپرده شده و یا با سرعت تغییر کنند. بنابراین برندها باید همواره به اهداف خود توجه داشته باشند و تمامی قوای ذهنی خود را در جهت رسیدن به آن اهداف صرف کنند.
۳) عدم همگامی با نیازهای مشتریان
در صورتی که برندی نتواند با تغییرات سریع نیازهای مشتریان خود همگام شود ، بسیار سریع کنار گذاشته شده و صاحبان برند نیز در پیشبرد اهداف خود گیج خواهند شد. نکته اساسی که وجود دارد این است که صاحبان برندها تلاش کنند شکافهایی که در بازار وجود دارد را پیدا کنند تا بتوانند نیازهای بالقوه مشتریان را نیز شناخته و بر اساس آن حرکت کنند. با این که لازم است برندها با پیشرفتها و تغییرات سریع که به وجود می آید همگام شده از آنها عقب نمانند ولی گاهی ممکن است بازار و مشتریان شرایط لازم برای پذیرفتن این تغییرات را نداشته باشند در این جا هست که صاحبان برندها با تحقیقاتی که در بازار انجام می دهند متوجه شکافها و نیازهای بالقوه در بازار شده و می توانند خواسته های مشتریان خود را به موقع تأمین نمایند.
۴) کم شدن ملاحضات اخلاقی
در صورتی که شرکتها یا برندها دست به اقداماتی بزنند که در آن مسائل و تعهدات اخلاقی نسبت به مشتریان را رعایت نکنند موجب می شود که مشتریان و مخاطبان آنها اعتماد خود به برند را از دست بدهند. بنابراین موقعیت آن برند در میان مشتریان نزول پیدا کرده و موقعیت برند به خطر افتاده و تهدید می شود. بهتر است برندها همواره تلاش کنند تا با مخاطبان خود صادق و شفاف باشند و به محض اینکه متوجه کم شدن اعتماد مشتریان نسبت به خودشان می شوند به فکر اصلاح و رسیدگی به مسئله و مشکلی که چنین بی اعتمادی را ایجاد کرده است باشند.
۵) کمتر شدن تحرک و پویایی
در صورتی که تحرک و انگیزه کافی برای به دست آوردن بازار را از دست بدهید دیگر نمی توانید موجب جذب مخاطبان و مشتریان خود شوید. شرکتها باید همواره با انگیزه و هدفمند به دنبال روابط پایدار با مشتریان خود باشند و سعی کنند با نیازهای به روز شده آنها هماهنگ و همگام باشند تا بتوانند بخشی از ذهن و احساس مشتریانشان را به خودشان اختصاص دهند. لازمه این کار داشتن انگیزه کافی برای ادامه دادن به تلاشهاست. از طریق تحقیقاتی که در خصوص بازار به دست می آورید همواره خود را با سلیقه مشتریانتان به روز کرده و تغییرات لازم را اعمال کنید.
۶) عدم ایجاد تمایز برای برند
یکی از راههایی که می تواند بر مشتریان تاثیر بگذارد ولی تأثیر آن به صورت واضح قابل مشاهده نیست این است که برند بتواند برای خود یک موقعیت متمایز و متفاوتی را نسبت به سایر برندهای مشابه در بازار پیدا کند. وجه تمایز برند است که می تواند موقعیت آن را در بازار تثبیت نماید. برای رسیدن به این موقعیت لازم است صاحبان برندها بتوانند جزئیات برند خود را به دقت ترسیم کرده و مطابق با آن حرکت کنند تا دچار ابهام و چند راهی در مسیر و هدف نشوند.
۷) عدم آگاهی از جزئیات نیازهای بازار
اگر برندی نتواند اطلاعات و آگاهی های لازم از نیازهای بازار و مشتریان را به دست بیاورد نمی تواند اهداف سازنده و کاربردی را تدوین کرده و درجهت رسیدن به آنها تلاش کند. برای رسیدن به این اهداف باید سعی کنید به اطلاعات همه جانبه و جزئی دست پیدا کنید تا بتوانید بهتر تصمیم گیری کنید و آگاهی همه جانبه ای از موقعیت برند و نیازهای مشتریان خود به دست بیاورید.
۸) عدم ظاهر جذاب و متناسب با اهداف در طراحی برند
هر چند شکل ظاهری و طراحی جالب و متناسب برای برند اهمیت فراوانی دارد ولی امروزه به دلیل افزایش آگاهی و امکاناتی که در اختیار مشتریان است آنها به دنبال برندی هستند که بتواند نیازهای آنها را به بهترین شکل تأمین کند. بنابراین بهتر است برند خود را به گونه ای طراحی کنید تا بر پایه اهدافی که دنبال می کنید باشد و مشتریان را به شکل واضح و مشخصی و سریع با اهداف شما آشنا کند. به همین جهت ، علاوه بر طراحی جالب و ظاهر جذاب برندتان به اهداف برند نیز توجه داشته باشید.
۹) عدم موفقیت در بازاریابی
شرکتها باید هزینه ، فرصت و دقت لازم برای بازاریابی موفق و مناسب را صرف کنند تا در امر خدمات رسانی و ارائه کالای مناسب و زمان مناسب آن با موفقیت عمل کنند. معمولاً شرکتها و برندها اقدامات مختلفی را جهت رسیدن به اهداف بازاریابی خود و بیشترین تولید و سودآوری انجام می دهند ولی نکته اساسی و پایه ای در موفقیت این است که بتوانیم مشکلات ، موانع و کاستی ها را بشناسیم تا با جبران به موقع آنها به هدف مورد نظر خود برسیم.
۱۰) عدم شناسایی زمان مناسب
برای اینکه برند بتواند با میزان سرعتی که در بازار وجود دارد خود را هماهنگ کند و فرصت مناسب برای معرفی و ارائه خدمات خود را پیدا کند لازم است به شکل هوشمندانه ای بتواند زمانهای مناسب برای ایجاد تغییرات در خدمات یا کالای خود را بشناسد تا بتواند در زمان لازم و مناسبی آنها را به بازار عرضه کند و نتیجه مطلوب را بگیرد. لازم است برندها در فواصل زمانی مشخص و منظمی مدام به ارزیابی موقعیت خود بپردازند تا بتوانند عملکرد متناسب با موقعیت داشته باشند.