برند معروف ایرانی ; در زمانی که اقتصاد ایران را تحریم های سیاسی و اقتصادی نابود می کردند بعضی از سودجویان کالاهای اساسی را با استفاده از زد و بندهای سیاسی وارد ایران می کردند، اما سوال اصلی این است که آیا در زمان تحریم های سیاسی اقتصادی کالاهای ساخت ایران به خارج از کشور قاچاق می شد؟ جواب این سوال کاملا مشخص است: نه! با نگاهی به بخش صادرات کشور متوجه می شویم که ما فقط محصولات اولیه و سنتی را صادر می کنیم و در بازار بین المللی با همین محصولات هم امنیت نداریم. روزهایی را در بازار صادرات خارجی می گذرانیم که پاکستان تولیدات فرش ما را بجای محصولات خودش به فروش می رساند، کشور اسپانیا ادعای تولید زعفران های ایرانی را می کند، چین در بازارهای خارجی محصولات ما را با اسامی چینی به فروش می رساند و متاسفاه این روند همچنان ادامه دارد.
در دنیا امروز محصولات صنعتی تولید ایران در بازار بین المللی شرایط بسیار سختی دارد و نمی تواند با محصولات و برندهای خارجی به هیچ عنوان در شرایط کنونی رقابت کند. برندهایی مانند هاکوپیان در زمینه کت و شلواز مردانه و مکباف در زمینه فرش ابریشم ایرانی امروز جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند.
آیا تا به حال با خودتان فکر کرده اید که چرا انقدر در بازارهای بین المللی برند معروف ایرانی کم داریم ؟
اولین مشکل برند معروف ایرانی عدم ثبت برندها به صورت جهانی می باشد، البته اکثر ایرانی ها بر این باورند که کشور های پیش رفته بر تمامی دارایی ها و توانایی های ما واقفند، اما در بسیاری از کشور ها مشاهده می کنیم که یا ما را عراقی می نامند و یا فقط یک سری اطلاعات سیاسی محدود از ایران دارند. تنها دلیل آن این است که ما هیچ وقت سعی بر شناساندن توانایی ها و فرهنگمان به دنیا نداشته ایم و تمامیکتاب های تاریخیکه در مورد ایران نوشته شده است خاطرات بازرگانان خارجی است که به ایران سفر کرده اند و هنوز نتوانسته ایم ادبیات مشترک اقتصادی با دیگر کشور های دنیا داشته باشیم، هیچ تعریف و توضیحی از خود برای دنیا داریم تا بتوانیم از آن بهره وری اقتصادی داشته باشیم.
دومین مشکل برند معروف ایرانی این است که اکثرا می خواهند تمام کارها را به تنهایی انجام دهند و به هیچ عنوان دیگران را قبول ندارند و از شریک هم خوششان نمی آید و دوست هم ندارند از کسی چیزی را یاد بگیرند و حتی گواهینامه ها و ایزو ها را نیز با پول می خرند و مطمئنا نتیجه ای جز تولید بی کیفیت نصیبشان نمی شود.
عموما در شراکت ها دعوا می کنند و یا توانایی دادن تضمین لازم را ندارند و به هیچ عنوان نمی توانند تحمل کنند که دیگران نیز به اندازه آنها سود ببرند و مطمئنا حاصل تمام قدرت طلبی ها، ساخت تیم و چالش های عجیب سازمانی شکست خواهد بود.
البته کاملا واضح است که تا یک بنگاه اقتصادی شرایط مساعد و آرامی نداشته باشد هرگز رشد و توسعه را تجربه نخواهد کرد و همیشه سر جای خود در جا می زند.
سومین مشکل برند معروف ایرانی این است که دردسر سرمایه گذاری خارجی را بدون داشتن کوچکترین زیر ساختی به جان می خرد و می گذارد یک خارجی درکارهایش دخالت کند، آنها نیز بدون کوچکترین شناختی از ما و فرهنگمان در برنامه ها اظهار نظر می کنند.
آیا تا به حال به چشم انداز بازار، تنوع مصرف کنندگان وقسمت های مختلف افکار ذی نفعان برند معروف ایرانی فکر کرده اید؟
آیا تعریفی از برند معروف ایرانی در یک ناحیه جغرافیایی کوچک تا بزرگ برای خود دارید؟
مطمئنا بدون داشتن این اطلاعات نمی توانید یک سرمایه گذار مناسب برای کسب و کار خود بیابید و نهایتا باید بدانید که یک بنگاه اقتصادی داخلی بدون سرمایه گذار در سطح کلان نمی تواند خود را به صورت جهانی معرفی کند.
چهارمین مشکل برند معروف ایرانی این است که دید کافی در خصوص فضای بین المللی تجارت و ادبیات جهانی شدن یک برند و برندسازی جهانی را ندارد، آنها هیچ مطالعه ای بر روی موفقیت ها و شکست های برندهای مختلف دنیا نداشته اند و هیچ اطلاعاتی درمورد برندهای موفق جهانی جمع آوری نکرده اند، یقینا به صرف حدس و پیش بینی و بدون مطالعه کافی یک بنگاه اقتصادی نمی تواند وارد عرصه بین المللی شود، بلکه باید چه در حضوزه داخل کشور و چه در حوزه های خارجی تحقیقات بازار بسیار گسترده ای انجام شودتا بتوانید با اعتماد بر آنها تصمیم گیری کرد و بعد وارد عمل شد. به بیان دیگر باید اطلاعات بسیار زیادی در خصوص نقاظ ضعف و قوت، سیاست گذاری ها و برنامه های بازار رقبای خارجی و داخلی جمه آوری نمایید و بعد وارد آن بازار شوید.
پنجمین مشکل برند معروف ایرانی برای جهانی شدن عدم وجود تضمین در سرمایه گذاری در بازارهای ایرانی می باشد، متاسفانه نه در زمینه جذب سرمایه گذار داخلی و نه در زمینه جذب سرمایه گذار خارجی موفق نبوده ایم و تمامی سرمایه ها در به سمت سرمایه گذاری در خرید و فروش دلار ،طلا، مسکن و سپرده های بانکی با سود بالا صرف شده است، زیرا این دست سرمایه گذاری ها در ایران هم سودآورتر و هم راحتر از تولید و سرمایه گذاری در بازار کسب و کار های گوناگون می باشد، البته بازدهی سریع را به مزایای این نوع سرمایه گذاری ها نیز باید افزود. در ایران سرمایه گذاری در تولید و نوآوری محصولات جدید بدون تضمین است و شامل وام های بزرگ بانکی نیز نمی شود و هیچگونه حامی ندارد.
وجود قوانین دست و پا گیر و بی دلیلی که در عرصه سرمایه گذاری و صادرات محصولات وجود دارد، اجازه ورود برند معروف ایرانی را به بازارهای جهانی مشکل و در بسیاری از موارد غیر قابل امکان میکند؛ بنابراین برند معروف ایرانی در این حوزه نسازمند قوانین ساده تری می باشد.
ششمین مشکل برند معروف ایرانی برای حضور در بازار بین المللی نداشتنشناخت از بازار هدف می باشد. صاحبان برند معروف ایرانی نیاز دارند تا ادبیات معامله در بازار هدف را به خوبی بدانند و با کلیه هنجار های آن به خوبی آشنا شوند، اما اکثر صاحبان برندها نیازیبه گرفتن مشاوره از مشاوران بازاریابی و برندسازی نمی دانند و خود را به عنوان یک منبع علمی تلقی می کنند و در بهترین شرایط خودشان دست به مطالعه می برند و به خواندن دو کتاب و مقاله از اینترنت بسنده می کنند. آنها اغلب فکر می کنند که باید ابتدا کار را شروع کنند و از آن کسب درآمد کنند و بعد بخشی از سود را به تکسل زیر ساخت ها اختصاص دهند و در ابتدای کار بودجه ای برای ایجاد زیرساخت های مناسب جهانی تخصیص نمی دهند و تجربه ثابت کرده است زمانی هم که بنگاه های اقتصادی کسب درآمد کند فقط از آشنایانشان برای گرفتن مشاوره بازاریابی و مشاوره برندسازی استفاده می کنند .
هفتمین مشکل برند معروف ایرانی برای حضور در بازارهای بین المللی و جهانی این است که برای موفقیت در بازارهای بازارهای بین المللی و جهانی این است که برای موفقیت در بازارهای بین المللی باید ابتدا بازار داخلی کشورمان را فتح نمایید و بعد از برندسازی در بازار داخلی باید بر روی برندسازی بازارهای خارجی تلاش کنیم تا بتوانیم سراغ بازارهای خارجی بریم و از آنجا میلیاردها دلار کسب در آمد کنیم. لازم به ذکر است که برای فتح بازارهای داخلی نیاز به وفادار ساز مشتریان داخلی دارید و باید به مشتریانتان احترام بگذارید تا آنها به شما وفادار شوند، در چنین شرایطی شما بجای داشتن یک هویت فردی یک هویت ملی دارید، زمانی که یک برند بازارهای داخلی را با یک نام مشهور و خوب فتح کرده است به یک بلوغ دو طرفه از برند و مشتری خواهید رسید و تمام بازار با آن برند معروف ایرانی همراه خواهند شد، در تمام کشورها برندهای معروف بیشترین حساسیت را به کشور خود دارند و مردم کشور خود را عضوی از سازمان خود و بهترین سفیر برای خود می دانند.
امروزه برند معروف ایرانی باید تلاش کند تا از درج برندهای خارجی بر روی محصولاتش جلوگیری نماید. اگر می خاوهید برای برند خود از پایه برنامه ریزی نمایید باید به صورت شفاف، با هدف ارائه محصولات با بهترین کیفیت و خدمات و بالا بردن بهره وری و پایین آوردن قیمت ها و احترام به مشتری عمل کنید تا بتوانید رضایت مشتریان را جلب کرده و آن ها رانسبت به برند خود وفادار کنید، اما متاسفانه سالهاست که از داشن روز بازاریابی و برندسازی دور افتاده ایم و هنوز با توجه به پیشرفت های مفید علم بازاریابی بر روی آن سرمایه گذاری نمی کنیم.
نهمین مشکل برند معروف ایرانی برای ورود به بازارهای جهانی عدم وجود هماهنگی نهاد ها و ارگان های زیربط داخلی برای صادرات محصولات برند معروف ایرانی به جهان می باشد، در اینجا دیگر ما تنها با مسئله روش های بازرگانی مواجه نیستیم بلکه با موضوعی به نام صادرات و هویت و قدرت ایران در چهره یک برند مواجه هستیم.
هنگامیکه مشتری از یک برند مربوط به کشوری دیگرخرید می کند فقط آن برند و کالا را خریداری نمی کندبلکه او بخشی از فرهنگ آن کشور را خریداری می کند. برند معروف ایرانی مانند سفیر فرهنگی ایران می باشد که وارد زندگی و فرهنگ مردم کشورهای مصرف کننده می شود و مطمئنا بر روی زندگی آنها تاثیرگذار خواهد بود.
وقتی بر روی صادرات و برندسازی کشورمان با چنین دیدگاهی تمرکز کنیم متوجه می شویم که فقط برند معروف ایرانی نیست که در حال تجارت است بلکه کل کشور برای دستیابی به این موفقیت باید تلاش کنند.
بیشتر کشورهایی که دارای برندهای برتر دنیا هستند بازار کشورهای مقصد خود را با استفادهاز سفارتخانه های خود به دست می گیرند.
آخرین مشکل برند معروف ایرانی برای ورود به بازارهای بین المللی این است که در ایران برای محصولات و خدمات برندها استاندارد کیفیت و درجه بندی تعریف نشده است، همچنین برندهای ایرانی جایگاهی در سطح بین المللی ندارند زیرا آنها شناختی از محصولات ایرانی ندارند.
در چنین شرایطی ایجاد زیر ساخت های عمیق در صنعت صادرات نظیر هویت سازی ایرانی برای برندها، محصولات و خدماتشان و ایجاد استاندارد و درجه بندی برای آنها یک امر ضروری می باشد.
در پایان می توان گفت که مشکل اصلی ورود برند معروف ایرانی دربازارهای بین المللی بیشتر مربوط به طرز فکر صاحبان مشاغل کشور است و از دیدگاه آنها به کسب و کارهای جهانی نشات می گیرد زیرا اکثر ما تمایل به ورود در جمع و انجام فعالیت های گروهی و علمی نداریم.