غالباً کلمه برندینگ تداعی کننده تبلیغات و معرفی کالا و خدمات می باشد.
وقتی افراد با واژه برندینگ مواجه می شوند ، به یاد تبلیغ ها و آگهی های بازرگانی می افتند که در رادیو ، تلویزیون ، مجلات ، اینترنت و شبکه های اجتماعی درباره کالاهای مختلف با آنها مواجه می شوند. این تصور حتی ممکن است در صاحبان شرکتها و مدیران تجاری نیز وجود داشته باشد. مدیران بازاریابی یا صاحبان شرکتها معمولاً از تکنیک تبلیغات همه گیر برای تبدیل شدن به یک برند یا به دست آوردن موقعیت مناسب در بازار و در میان رقیبان استفاده می کنند. گاهی مشاهده می شود که از روشهای تبلیغاتی رقیبان تقلید می کنند تا بتوانند مشتریان آنها را به سمت خود سوق دهند. در همین راستا ، از روشهای مختلف و متنوعی برای ایجاد جذابیت در پیامهای تبلیغاتی استفاده می کنند تا ذهن و قلب مشتریان را به دست آورند. تصور اغلب شرکتها و مدیران این است که تسلط بر ذهن مشتریان تنها از طریق تبلیغات و دیده شدن است ؛ اما واقعیت این است که تبلیغات ، تنها راه برندینگ نیست.
شاید یکی از اصلی ترین راهکارهای تبدیل شدن به یک نام تجاری (برند) تبلیغ و معرفی کالا باشد ولی همیشه تنها راه نیست. این را می توان به راحتی در تجربه شرکت اپل مشاهده کرد. شرکت اپل هیچگاه برای تبلیغ تلفن های همراه خود مانند سایر شرکتها و تولید کنندگان به صورت مستقیم دست به تبلیغات نمی زند ولی در عین حال یکی از پر طرفدارترین شرکتهایی است که محصولات آن همه جا مشتریان خود را به راحتی به دست می آورد. راز برندینگ شرکتی مانند اپل در رفتار هوشمندانه ای است که منجر به ایجاد انحصار می شود. ایجاد انحصار در بازار یکی از روشهایی است که می توان بدون صرف هزینه ای به تبلیغ محصول پرداخته و مشتریان هدف را به دست آورد.
در این روش که شرکت گوشی های آیفون نیز از آن استفاده می کند به این طریق عمل می شود که شرکت A با شرکت B که به ارائه خدمات به مشتریان می پردازد قرار دادی می بندد و طبق قرارداد ، افرادی که خواهان خرید محصولات شرکت A هستند حتماً باید ابتدا از خدمات شرکت B استفاده کنند. در این حالت ، شرکت A به صورت مستقیم دست به تبلیغ محصول یا خدمات خود نمی زند و به دنبال بازاریابی آشکار و مستقیم نیست ؛ بلکه وظیفه بازاریابی را به عهده شرکت B می گذارد. شرکت B موظف است هنگام تبلیغات محصولات و خدمات خود به تبلیغ محصولات شرکت A نیز بپردازد. افرادی که قصد استفاده از محصول شرکت A را دارند حتماً باید ابتدا از خدمات شرکت B استفاده کنند. بدین ترتیب ، هر دو شرکت به هدف مورد نظر خود که به دست آوردن مشتریان است می رسند و حالت رقابت در بین مشتریان ایجاد می شود. زیرا همگی ترغیب می شوند که از محصولات شرکت A استفاده کنند و شرکت B نیز هم بازار مورد نیاز خود را به دست می آورد و هم به بازاریابی برای شرکت A می پردازد.
راهکار ارائه شده در بالا راهکاری است که شرکت اپل برای تبلیغ گوشی های آیفون خود به کار می برد و این واقعیت را به ما نشان می دهد که تبلیغات گسترده و تکرار یک نام تجاری در آگهی های بازرگانی ، تنها راه برندینگ نیست ؛ بلکه راهکارهای هوشمندانه تری نیز وجود دارد که با اینکه به صورت غیر مستقیم به معرفی یک محصول می پردازند ولی می توانند آن را تبدیل به یک برند کنند.